تبیین رویکرد بدیع پدیدارشناسی فهم و دلالت های آن در عرصه تعلیم وتربیت
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
- author هادی کهندل
- adviser سیدمهدی سجادی علیرضا صادق زاده قمصری
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1391
abstract
رویکرد بدیع «پدیدارشناسی فهم»، به مثابه نظریه ای که هم صبغه معرفت شناختی دارد و هم کالبد ظاهری حیطه هستی شناسی را لمس می کند، و در عین حال خود را بر فراز هر دو می نشاند؛در والاترین رسالت خود، خواستار درک چیستی فهم بواسطه دو فروکاست به نام تحویل ذاتی و تحویل وجودی که متعاقب یکدیگر برای فهم پدیده مورد نظر( فهم ) اعمال می شوند و نیز چگونگی وقوع و رخداد فهم و هم چنین چگونگی ارتقای فهم (از پدیده ها و وجود) می باشد؛ضرورت طرح ایده نوین این است که هرگونه فهمی، حتی فهم خود وجود مبتنی بر درک چیستی خود فهم می باشد. لذا قبل از هرگونه شناختی در باب هستی ( اعم از وجودات خاص یا وجود بماهو ) بایسته است که بدوا به پدیدارشناسی خود فهم بپردازیم .چنان که ذکر آن رفت ما از دو سنخ فهم برخورداریم : فهم حضوری ( وجودی ) که مبتنی بر مستغرق شدن هستی ما درهستی مطلق می باشد : در این گونه معرفتی متعلق معرفت ما وجود می باشد که این فهم از هستی متناسب با میزان آگاهی فرد از نفس و هستی خویش ارتقا می یابد؛ سنخ دوم معرفت ما را فهم حصولی ( مقولی ) تکون می بخشد که در این گونه معرفتی متعلق معرفت ما ماهیات ( ونه وجود ) است که مشتمل بر مفاهیم و صورت های ذهنی می باشد.این سنخ از شناخت از مضمونی تاملی و مفهوم پردازانه برخوردار است؛ بر خلاف فهم وجودی که پیشاتاملی و عاری از مفهوم پردازی می باشد . علم حضوری ما از وجود بماهو بواسطه استغراق وجودی ما در هستی مطلق فراچنگ می آید و علم حصولی ما از جهان و پدیده های مندرج در آن به واسطه خاصیت طرح افکنانه فهم ما رقم می خورد. چگونگی ارتباط میان فهم مقولی و فهم وجودی بر مبنای رابطه خادم ومخدومی بناشده است.می توان فهم مقولی را عقل جزئی ( خرد استدلالی ) و فهم وجودی را عقل کلی ( معرفت قلبی ) دانست که تنها آن گاه عقل جزئی کارایی حقیقی خود را در مسیر کشف معرفت به منصه ظهور خواهد گذاشت که مرتبط با عقل کلی باشد.چشم انداز دیگر طرح، یعنی چگونگی ارتقای فهم از پدیده، نیز از مجرای رویکرد «پدیدارشناسی دیالکتیکال صیرورت زا» یعنی اعمال روش پدیده شناسی، جهت چنگ یازی به درک عمیق تری از ذات پدیده، قابل حصول است. مبنایی ترین احتجاج در نوشتار فراروی، تاکید بر جریان بی وقفه صیرورت فهم می باشد. به عبارت اخری، فهم ( مقولی و نه وجودی ) به مثابه ذره ای قلمداد می گردد که ذاتش عجین صیرورت است و همواره خود را در حال طرح افکنی و گسترش می یابد. این صیرورت هر چند شرط لازم صیرورت وجودی است، لیکن شرط کافی برای آن محسوب نمی شود و تنها عمل همراه با ایمان و اراده است، که در کنار فهم می تواند ترفیع مرتبه وجودی را موجب گردد. فهم هر پدیده ای نه صرفا به واسطه چیستی ( تحویل ذاتی ) بلکه عجین با پرسش از چرایی آن ( تحویل وجودی ) فراچنگ خواهد آمد. دیدگاه پدیدارشناسی فهم در والاترین افق خود شامل دو انشعاب متمایز، پدیدارشناسی فهم وجودی و پدیدارشناسی فهم مقولی می باشد.دلالت های ایده بدیل در عرصه تعلیم و تربیت را نیز ، می توان هم در ساحت آموزش و ابداع فنون تدریس و هم در قلمروی تربیت احصاء نموده و به کار بست. کلید واژگان : پدیدارشناسی ، فهم ( مقولی و وجودی ) ، صیرورت ، دیالکتیک ، تعلیم و تربیت
similar resources
تبیین و تحلیل مفهوم عدالت آموزشی و دلالت های تربیتی آن در نظام تعلیم وتربیت ایران
هدف اصلی این پژوهش تبیین و تحلیل مفهوم عدالت آموزشی و استنباط دلالت های تربیتی آن است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی _استنتاجی استفاده شده است. مفهوم عدالت آموزشی درگذر زمان در فرهنگ های مختلف دارای تعاریف و بار معنایی متفاوت و دلالت های تربیتی مختلفی بوده است. هرکدام از این فرهنگ ها به وجهی از عدالت آموزشی پرداخته اند؛ همین مسئله تحقق عدالت در آموزش وپرورش را به موضوعی چالشی تبدیل کرده...
تأملّاتی در تعلیم وتربیت، براساس آموزه های (Lehre) هایدگر در هستی و زمان تعلیم وتربیت تیمارخواهانه
این مقاله تلاش می کند تا تعلیم و تربیت را از منظر هایدگر بر اساس کتاب هستی و زمان[i] واشکافی کند، این اثر دیگرگونه راهی را در مواجهه با دانش (wissenschaft) و بالتبع پدیده ی تعلیم و تربیت بر ما می گشاید. هایدگر با روش پدیدار شناسی و با تفکر در مفهوم لوگوس و پدیدار، آشکار می کند ؛ که لوگوس به معنی "مجال دیدن دادن " و پدیدار "خود را در خود نشان دادن" است ، این معنا از پدیدارشناسی مجالی برای نشان ...
full textتبیین و نقد نظریه ی انسان برتر نیچه و دلالت های آن در تعلیم و تربیت
مقالهی حاضر تلاشی برای تحلیل و نقد و تبیین افکار"نیچه" در قلمرو انسان شناسی است . نیچه فیلسوفی است که به مسائل گوناگون فلسفی و تربیتی توجّه کرده است, او علاقهی خاصّی نسبت به این مسائل دارد با در نظر گرفتن این حقیقت که در کشور ما تعدادقابل ملاحظه ای تحقیق در مورد انسان شناسی و تعلیم و تربیت از دیدگاه "نیچه" انجام نشده, تصمیم گرفته شد افکار این فیلسوف در قلمرو انسان شناسی و تعلیم و تربیت مورد برر...
full textبررسی مبانی لیبرالیسم آموزشی با تأکید بر دلالت های آن در اهداف، محتوی و روش های تعلیم وتربیت
در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، دلالت های لیبرالیسم آموزشی در مبانی، اهداف، محتوی وروشهای تعلیم وتربیت بررسی شده است. عمده ترین یافته ها عبارت هستند از: دلالت های لیبرالیسم آموزشی در مبانی تعلیم و تربیت چیست؟ 1- مبانی تعلیم وتربیت لیبرال؛ مبنای ارزشمندی فی نفسه کسب دانش، مبنای تعلیم وتربیت عمومی، مبنای پرورش فرد آزاد، مبنای اهمیت دانش برای ذهن، مبنای ارتباط بین دانش و واقعیت، مب...
full textتبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت های آن در تعلیم و تربیت
چکیده: این پژوهش با هدف تبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت های آن در تعلیم و تربیت انجام گرفته است، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. در این پژوهش ابتدا به تعریف و تبیین معرفت و شناخت، روش های کسب معرفت، منابع شناخت، رویکردهای مختلف شناختی و از میان آن ها به طور دقیق به نسبی گرایی معرفت-شناختی و سپس به بررسی و تحلیل تکثرگرایی معرفتی پرداخته شد. در نهایت ضمن استنتاج دلالت های تربیتی منت...
15 صفحه اولMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023